16 شهريور 1400 - 14:44

دولت جدید و ماموریت بازگرداندن اعتماد

آنگونه که برخی از رسانه‌ها نوشتند، آقای رئیسی، در نخستین جلسة پس از تحویل ریاست قوة قضاییه، صندلی‌ای که رئیس قبلی، روی آن می‌نشست را کنار زد و روی صندلی‌ای همسان با بقیۀ صندلی‌های معاونان و مدیران خود نشست
نویسنده :
رفیع‌الله ثرایی
کد خبر : 9791

پایگاه رهنما:

آنگونه که برخی از رسانه‌ها نوشتند، آقای رئیسی، در نخستین جلسة پس از تحویل ریاست قوة قضاییه، صندلی‌ای که رئیس قبلی، روی آن می‌نشست را کنار زد و روی صندلی‌ای همسان با بقیۀ صندلی‌های معاونان و مدیران خود نشست؛ شاید در آن زمان، چنان اقدامی، هیچ مشکل عینی را از مشکلات مردمی که با قوة قضاییه سر و کارداشتند، دوا نمی‌کرد؛ اما کمترین تاثیری که داشت، القای این ذهینت بود که مشی جناب ایشان متفاوت از مشی رئیس قبلی است. القای این حس بود که او مدیری مردمی است و از بالا به مردم و مشکلات آنان نگاه نمی‌کند و در مشکلات سر راه آنان در دستگاه قضا، راهی نو را در پیش می‌گیرد؛ امری که با برخورد با مهره‌هایی همچون «طبری» در عمل هم محقق شد و حرف و عمل با هم یکی شد و اعتماد به جامعه برگشت. مهمترین دلیل برای امیدآفرینی، همین اقبال و اعتماد جامعه به ایشان برای انتخاب به عنوان ریاست جمهوری سیزدهم بود.

یکی از تاکیدات رهبر معظم انقلاب، در نخستین دیدار دولت جدید با ایشان این بود که اعتماد از دست رفته باید به جامعه برگردد؛ ایشان فرمودند: «اعتماد مردم بزرگترین سرمایۀ دولت است که متاسفانه تا حدی آسیب دیده است و راه ترمیم آن، یکی شدن حرف و عمل مسئولان است.»

هیچ راهی برای برگشت اعتماد به مردم، بهتر و سریعتر از مردمی بودن مدیران نیست. مدیری که در دل مردم است، رنج آنان را باتمام وجود لمس می‌کند. خود را تافتۀ جدابافته از آنان نمی‌داند. از غم و درد آنان غمگین و دردمند و از شادی آنان شاد می‌شود.

بدتر از اصل رنجی که یک جامعه می‌کشد، رنجی است که مردم از ذهنیت (درست یا نادرستِ) نا آگاهیِ حاکمان نسبت به آلام خود می‌برند؛ فرزندی که مریض است یک درد می‌کشد؛ اما درد مضاعف او جایی است که او ببیند پدر و مادرش درد او را نمی‌فهمند یا می‌فهمند و از آن تغافل می‌کنند و او مجبور باشد نه از اصل درد، بلکه برای فهماندن درد خود فریاد بزند تا والدین گوشة چشمی به او بیاندازند!

درد آنجاست که یک مملکت با اجرای نابخردانۀ یک طرح، به‌هم بریزد؛ اما مردم هیچ غبار اندوهی بر چهرة مسئولِ اصلی طرح نبینند و او اصلا خود را پاسخگو نداند و خندان و سرحال، مقابل دوربین‌ها لبخند بزند و بگوید من هم جمعه متوجه شدم!

هنوز دولت فعلی به امور مسلط نشده است؛ اما نقدها آغاز شده؛ این نقدها دوگونه‌اند: یکی سخن مجیزگویان دولت قبلی که تا دیروز ساکت بودند و حالا انتظار دارند همۀ خرابکاری‌های آن دولت یک شبه ترمیم شود و یکی منتقدان دلسوزی که می‌دانند اگرعیب‌ها و نقص‌ها را صادقانه بازگو نکنند، ممکن است این دولت هم به جایی برسد که دولت قبلی رسید و کار به جایی برسد که رئیس دولت، دوسال ارتباط نزدیک خود را با مردم قطع کند و در عین‌حال عصبانی و برافروخته شود که چرا همان مردم، قدر زحمات او را نمی‌دانند و چرا از او تعریف و تمجید نمی‌کنند! گرچه سالی که نکوست نه از بهار که از جمعة آن- که رئیس جمهورش در گرمای بالای 45 درجه به خوزستان و دل کرونایی‌ها و ... می‌رود- پیداست و ان‌شاالله چنین دولتی، هرگز چنان نخواهد شد و در پایان کار، این نویسنده و امثال او را از نوشتۀ خود پشیمان نخواهد کرد، اما این مسیر با نقد سازنده و ارائة راهکار عملی از سوی همۀ اندیشوران دلسوز، هموارتر خواهد شد.

مهمترین کار برای این دولت این است که تجربه عملکرد پیشین را در سلب اعتماد و امید از جامعه بررسی کرده و آن را آیینۀ عبرتی برای اقدامات آیندة خود بداند تا در پایان کار دولت، نیازی به عذرخواهی‌های بدتر از گناه نباشد.

عذرخواهی خوب و گاهی از اوقات لازم است؛ اما در صورتی که به یک امر عادی و روزمره برای مدیران تبدیل نشود. عذرخواهی وقتی مورد پذیرش جامعه واقع می‌شود که اگر مدیری کوتاهی کرد، از کار برکنار شود؛ اما اینکه یک ملتی را نا امید و بی‌اعتماد به خود و نظام کند و در انتهای دولت، صرفا زبانی از آنان عذرخواهی کرده و حلالیت بطلید، قابل پذیرش نیست؛ کاری که در انتهای دولت دوازدهم رسم شد؛ مثلا:

 

جهانگیری در جلسۀ ستاد مقاومتی استان خراسان رضوی بدون اینکه سهم تقصیر یا قصور خود را در مشکلات پشت سر مشخص کند، گفت: «افتخار نیست که مردم ایران در سختی زندگی کنند و برای خرید مرغ ساعت‌ها در صف بایستند. ما شرمنده ملت هستیم و از محضر مردم بزرگ ایران به خاطر شرایط سخت زندگی آنها عذرخواهی می‌کنیم».14/1/1400

 اردکانیان وزیر نیرو بدون اینکه سهم این وزارت را در قصور و تقصیر افزاریش ظرفیت نیرو مشخص کند: «به‌عنوان وزیر نیرو وظیفه دارم از بابت همه مضیقه‌های پیش‌آمده برای مردم در بخش خانگی و تجاری عذرخواهی کنم.» (4/3/1400)

وزیربهداشت با اشاره به ایستادن سالمندان در صف طولانی واکسیناسیون گفت:‌ « از سالمندانی که باید مورد تکریم باشند، به‌دلیل شلوغی در مراکز واکسیناسیون و ایستادن در صف، عذرخواهی می‌کنم.» (20/4/1400)

و نهایتا حسن روحانی در آخرین جلسۀ هیئت دولت، بی‌آنکه  بگوید در طول 8 سال ریاست خود بر دولت تدبیر و امید، چه‌ تدبیری و چه امیدی برای مردم به ارمغان آورد و  کدام مدیر و مسئول ارشد دولتی را به‌خاطر کم‌کاری‌اش عزل یا  با او برخورد کرده، گفت: «اگر عیب و نقصی داشتیم از مردم عذرخواهی و طلب عفو و رحمت می‌کنیم.» (10/5/1400)

برای اینکه دانست که عذرخواهی‌ها چقدر به‌حق و موثر است، باید به اذهان عمومی مراجعه کرد؛ اگر مردم عذر آن مدیر را پذیرفتند، باید حق را به او داد وگرنه چنین عذرخواهی هیچ دردی از مردم دوا نمی‌کند و نمکی است که بر زخم جامعه می‌پاشد.

 امید است این دولت در طول خدمت صادقانۀ خود، هیچگاه کاری نکند که نیاز به عذرخواهی داشته باشد و اگر نیاز به عذرخواهی بود، جایی باشد که مردم صادقانه و از صمیم دل عذر او را بپذیرند.

امام حسین (ع) فرمود: «فإنَّ المُؤمِنَ لا يُسيءُ و لا يَعتَذِرُ والمُنافِقَ كُلَّ يَومٍ يُسيءُ و يَعتَذِرُ»؛ «مؤمن نه بدى مى‌كند و نه پوزش مى‌خواهد و منافق هر روز بدى مى‌كند و پوزش مى‌طلبد.» (تحف‌العقول، ح 248)

این دولت باید برای برگشت اعتماد و امید به جامعه بدون اغماض هم خاطیان دولت پیشین را به دستگاه قضا بسپارد و هم صندلی‌های غرور و جدایی از مردم را که از دولت قبلی به ارث رسیده، عوض کند.

 

ارسال نظرات